ادوارد فیتزجرالد نویسنده و شاعری انگلیسی بود که بیشتر شهرت خود را مدیون ترجمه ای است که نخستین بار از رباعیات خیام به زبان انگلیسی انجام داد.
ادوارد فیتزجرالد در سال 1809 در بردفیلد انگلستان به دنیا آمد و در ابتدا نامش ادوارد پورسل بود. در سال 1818 پدرش یوهان پورسل نام خانوادگی همسرش یعنی فیتزجرالد را برای خود برگزید.این تغییر نام خانوادگی درست هنگامی اتفاق افتاد که مادر فیتزجرالد برای دومین بار میراث گران سنگی را به ارث برد فیتزجرالدها یکی از ثروتمندترین خانواده های انگلستان بودند. ادوارد فیتزجرالد بعدها در اشاره به همین خانواده بزرگ می گوید که همه ی فیتزجرالدها دیوانه هستند .
فیتزجرالد که نیازی به استخدام شدن و شغلی خاص نداشت به شهر خودش سوفولک بازگشت و در آنجا زندگی آرامی داشت و هیچگاه بیشتر از یکی دو هفته آنجا را ترک نکرد. خانواده فیتزجرالد تا سال 1835 در ورستد سکونت داشت و از آن سال تا سال 1853 این شاعر در بولژ نزدیک وودبریج ساکن بود . فیتزجرالد تا هنگام وفاتش در خانه ی خودش در لیتل گرانج ساکن بود. فیتزجرالد در این مدت غالبا مشغول نگهداری از گلها، نواختن موسیقی و مطالعه ی آثار ادبی بود . فیتزجرالد در سال 1850 به مطالعه شعر اسپانیایی پرداخت و بعدها در سال 1853 نیز مطالعه ی ادبیات فارسی را در دانشگاه آکسفورد ، زیر نظر استاد ادوارد بایلز کاول آغاز نمود. در چهارم نوامبر 1856 به قولی که هنگام مرگ برنارد بارتون به او داده بود تا از دخترش مراقبت کند، وفا کرد و با لوسی یعنی همان دختر برنارد ازدواج نمود.
اما چنان که پیداست این ازدواج فاجعه ای بیش نبود و احتمالا به خاطر انحرافات جنسی ادوارد بوده باشد. آنها پس از گذشت چندماه و علی رغم آنکه از سالها قبل همدیگر را می شناختند از هم جدا شدند.
در مارس 1857 کاول یک سری از رباعیات فارسی عمر خیام را در کتابخانه ی انجمن آسیایی کلکته پیدا کرد و آنها را برای فیتزجرالد فرستاد. در همین زمان نام شاعری که بیشتر با نام فیتزجرالد عجین شده و موجب شناسایی او شده است برای نخستین بار در نامه هایش ذکر می شود. یعنی عمر خیام. در 15 ژانویه 1859 جزوه ای کوچک و ناشناس با عنوان رباعیات عمر خیام منتشر شد. ظاهرا چنین به نظر می رسید که این شعرها در سطح جهان و به خصوص در حلقه دوستان خاص فیتزجرالد برای نخستین بار چندان مورد اقبال نبود. ناشر به فروشندگان اجازه داد تا آن را در قسمت کتابهای چهارشاهی و حتی یک شاهی بفروشند.
اما در سال 1861 روزتی و بعد از او سوینبرن و لرد هافتون این کتاب را کشف کردند. رباعیات به تدریج شهرت یافت اما تنها بعد از سال 1868 بود که فیتزجرالد مصمم شد تا نسخه ای ویرایش شده از این کتاب را چاپ کند. . او در پیش نویس کتاب یک نسخه از منطق الطیر عطار نیشابوری را نیز گنجانده بود. برخی ها این ترجمه فیتزجرالد را که عنوانش "نگاهی به مجمع پرندگان از دید پرندگان" می باشد یک شاهکار ناشناخته می دانند.
از سال 1861 به بعد عمده ی سرگرمی و علایق فیتزجرالد دریا بوده است.
او در این راه و در میان کتابها و گلهایش روزگار را سپری نمود تا به سن پیری رسید.
در سال 1883 هنگامی که در خواب بود دیگر چشم بر جهان نگشود و پیکرش را در بولژ به خاک سپردند.
او به قول خودش " آدمی بیکار و علاف بود اما کسی بود که دوستی هایش بیشتر شبیه به عشق بود."
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسبها:
<-TagName->