قالب وبلاگ

قالب بلاگفا

بازی آنلاین

آپلود سنتر

آپلود تک

آس بلاگ

صفحه نخست

ایمیل ما

آرشیو مطالب

لینك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ایمیل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لینك آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

::اصطلاحات ادبی
::عروض و وزن شعر پارسی
::قالب های ادبی
::غزل _ مثنوی
::رباعی _ دو بیتی
::قصیده _ مستزاد
::ترجیع بند _ ترکیب بند
::قطعه _ مسمط
::چهارپاره _ بحر طویل
::شعر نیمایی _ شعر آزاد یا (سپید )
:: مقاله های ادبی
:: گلچین بهترین غزل های کلاسیک
:: گلچین بهترین غزل های معاصر
:: گلچین بهترین رباعی های کلاسیک
:: گلچین بهترین رباعی های معاصر
:: گلچین بهترین اشعار کوتاه
::مفاخر ادبی جهان
::شکسپیر ( انگلیس ) (2)
::جان میلتون ( انگلیس) (2)
::رابرت براوْنينگ ( انگلیس ) (2)
::آلفرد لرد تنیسون ( انگلیس ) (2)
:: پرسی بیش شلی ( انگلیس ) (2)
:: خواهران برونته ( انگلیس ) (2)
:: لرد بایرون ( انگلیس ) (2)
::کریستوفر مارلو ( انگلیس ) (2)
::تد هیوز ( انگلیس) (2)
::بن جانسون ( انگلیس ) (2)
::الیزابت برت براوینگ ( انگلیس ) (2)
::ادموند اسپنسر ( انگلیس) (2)
::ویلیام بلیک ( انگلیس ) (2)
::جان دان ( انگلیس ) (2)
::ادوارد فیتز جرالد ( انگلیس ) (2)
::الکساندر پوپ ( انگلیس ) (2)
:: جان کیتس ( انگلیس ) (2)
:: شاعران آلمان
::یوهان ولفگانگ فون گوته( آلمان ) (2)
:: هر مان هسه ( آلمان )(2)
::برتولت برشت (آلمان ) (2)
:: مارگوت بیکل ( آلمان ) (2)
::نیچه ( آلمان ) (2)
::هاینریش هاینه ( آلمان ) (2)
::شاعران فرانسه
:: ویکتور هوگو ( فرانسه ) (2)
::آلفرد دو موسه ( فرانسه ) (2)
:: آلفونس دو لامارتین ( فرانسه ) (2)
:: تئوفیل گوتیه ( فرانسه ) (2)
::آنتوان دو سنت‌اگزوپری ( فرانسه ) (2)
::مفاخر ادبی ایران (کلاسیک )
::مفاخر ادبی ایران ( معاصر )


تمام لینکها تماس با ما


نویسندگان :
:: میلاد
:: سعید

آمار بازدید :

:: تعداد بازدیدها:
:: کاربر: Admin

ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 68
بازدید کل : 4532
تعداد مطالب : 66
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1




در اين وبلاگ
در كل اينترنت







پیام مدیریت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازدیدكننده گرامی ، به وبلاگ من خوش آمدید .لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن كیفیت مطالب وبلاگ کمک کنید .


خواهران برونته

 

سه خواهر انگلیسی بودند که کتابهایشان در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ قرن نوزدهم میلادی منتشر شد و آثارشان جزو آثار کلاسیک ادبیات جهان قرار گرفت. آنها از مفاخر ادبی بریتانیا محسوب می شوند.

 شارلوت برونته

  امیلی برونته

   آن برونته

 فرزندان آقای پاتریک برونته که یک پیشوای روحانی منطقه هاوورت در انگستان و خانم ماریا برانول، بودند که هر سه در شهر تورنتون در غرب یورکشایر به دنیا آمدند. آنها دارای دو خواهر دیگر نیز بودند که در کودکی از دنیا رفتند. و همچنین برادر ایشان بنام برانول نیز یک شاعر و نقاش به حساب می آمد.

 این سه خواهر به عنوان آموزگار و همچنین معلم سرخانه به فعالیت پرداختند. در سال ۱۸۴۳ شارلوت و امیلی برای یادگیری و تقویت زبان فرانسه به بروکسل رفتند و خیلی زود پس از شنیدن خبر مرگ عمه شان الیزابت که بعد از مرگ مادر، عهده دار نگهداری  آنها بود به هاوورت بازگشتند.   

در سال ۱۸۴۶ این سه خواهر کتاب شعری با هزینه خود منتشر ساختند  .این کتاب موفقیتی بدست نیاورد، و پس از ان خواهران رو به نوشتن رمان اوردند.

کتابهای اگنس گری Agnes Grey توسط   آن  

  جین ایر  Jane Eyre توسط شارلوت

  نوشته شد که جین ایر جز پرفروش ترین ها بود .

 سپس در سال ۱۸۴۸ امیلی  رمان بلندی های باد گیر    که در ایران بنام عشق هرگز نمی میرد نیز انشار یافته   را منتشر کردند. کتابها کمابیش به موفقیت دست یافتند. اما عمر حرفه‌ای خواهران مانند عمر خودشان بسی کوتاه بود.  

 امیلی قبل از اتمام دومین رمانش و در سال ۱۸۴۸ در ۳۰ سالگی بعلت بیماری سل درگذشت، و آن در سال بعد بوسیلهٔ همان بیماری در ۲۹ سالگی چشم از جهان فرو بست. شارلوت که بعد از مرگ برادرش در همان سال با پدر تنها شده بود، به نوشتن ادامه داد که قبلاً بدانها اشاره شد. او در سال ۱۸۵۴ به همسری معاون پدرش بنام آرتور نیکولز در آمد. و یکسال بعد به دنبال بیماری در سن ۳۸ سالگی به دیدار خواهرانش شتافت، و رخ در نقاب خاک کشید.



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:,


چهار شعر از پرسی بیش شلی

  1.

 

 

من عاشق برف و یخبندانم
من عاشق امواج و باد و طوفانم
تقریباً عاشق همه چیز
که در طبیعت است و ممکن است
باعث بدبختی انسان شود... 

2.

 دانه ای بکار و مگذار هیچ جباری آن را درو کند
ثروتی بدست آر و مگذار هیچ شیادی از کفت برباید ،
جامه ای بباف و مگذار هیچ بیکاره ای آن را درپوشد .
و سلاحی بساز که در دفاع از خویش حمل کنی 

 

3.

 

 آيا تو از خستگي رنگ باخته اي 
خستگي برآمدن در آسمان و خيره شدن بر زمين،
و بي يار سرگردان بودن؟
در ميان ستارگاني كه هر كدام تولدي ديگر دارند
و همواره دگرگون شدن همچون چشمي بي نشاط
كه هيچ چيز را لايق نمي داند كه بر آن پايدار بماند؟

 

4.

آيا تو از خستگي رنگ باخته اي 
خستگي برآمدن در آسمان و خيره شدن بر زمين،
و بي يار سرگردان بودن؟
در ميان ستارگاني كه هر كدام تولدي ديگر دارند
و همواره ديگرگون شدن همچون چشمي بي نشاط
كه هيچ چيز را لايق نمي داند كه بر آن پايدار بماند؟
تو اي خواهر برگزيدۀ روح
كه بر تو خيره مي شود تا آنكه دلش به رقت مي آيد.



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,


پرسی بیش شلی

 او در خانواده‌ای  نامدار زاده شد. آموزشش را پدرش و سپس کشیشی به نام ادواردز به عهده گرفتند. همچنین از سوی مادر با شعر انگلیسی آشنا شد. جو سیاسی خانواده اش در آینده و بر چامه‌هایش اثر نهاد. در ده سالگی او را به دبستان فرستادند. در ۱۸۰۴ روانهٔ مدرسهٔ ایتون که چندعمویش در آنجا آموزگار بودند شد. در طول شش سال آموزش در این مدرسه دانش آموزی کامیاب بود ولی با همکلاسی هایش مشکل داشت و آنها بدو لقب شلی دیوانه را داده بودند. پس از چندی به نشر اثرهای نظم و نثر خود پرداخت و در این راه پدربزرگش وی را یاری داد. او چند داستان نوشت. در زمینهٔ شهر دلبسته والتر اسکات و  تامس گری بود. به شکار نیز دلبسته بود. در هجده سالگی به  دانشگاه آکسفورد رفت و در آنجا با  تامس  جفرسون  هوک آشنا شد که او به شلی در کارهایش یاری بسیار نمود. بیشتر شعرهای او میان سالهای ۱۸۱۲ تا ۱۸۱۳ سروده شد و در آن زمان به چاپ نرسید ولی معشوقه اش هاریت آنها را گردآوری نمود. نخستین اثر منظوم او ملکه ماب نام داشت که در آن زمان شاعری چون لرد بایرون آنرا تایید نمودند. او چند سفر هم به  ایتالیا وایرلند رفت.

سرانجام هنگامی که با چند تن از دوستانش به  خلیج اسپزیا رفته بود در آب غرق شد و پیکرش را چند روز پس آن در کرانهٔ دریا یافتند. تن او را سوزاندند و خاکسترش را به کلیسای پرتستان رم سپردند.

 از آثار او می توان به : ملکه ماب . سرود برای جمال معنوی   اشاره کرد .



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,


چهار شعر از آلفرد تنیسون

 (  شعر های 1و 2 بخش هایی از شعر بلند  بانوی شالوت می باشد )

 

1.

در آن سوی رود ِ آرمیده

کشتزار های پهناور جو و گندم

لحاف طلایی زمین اند که با آسمان هم آغوش شده اند

راه باریک

که از میانه ی کشتزارها

به برج های عظیم ِ "کم لوت" کشیده شده

مردم در گذر

به بستر رویش نیلوفر های آبی در آغوش آب خیره شده اند

 

2.

  

بانو

نقش ها، پرده ، بافتن را رها کرد

با گام هایی کوتاه به سایه بان برج پناه برد

نیلوفران آبی که شادمانه متولد می شدند

با حسرت ِ چشمانش بازی می کرد

و پرها و کلاه خود به چشم هایش آشنا بود

او به کمِ لوت می نگریست

پرده ها و تارها

رها و آزاد ، در فضا معلق شدند

تَرک ها لباسی بر عریانی  آینه شدند

"مصیبت فرا رسید"

بانوی شالوت با چشم هایی خیس فریاد می زد:

"مصیبت فرا رسید"

 

 3.

 

اگر چه بسیار از دست داده ایم هنوزاما بسیار در راه است

اگر چه دیگر نیرومندانی نیستیم که روزگارانی دور

زمین و آسمان را می جنبانیدیم اما هنوزهمانیم که بودیم

تنی واحد با قلبهایی پهلوانوار

خسته از جفای سرنوشت و گذر زمان با اراده ای خلل ناپذیر

تا بکوشیم تا بجوئیم تا بیابیم و تا تن  نیاسائیم

 

4.

چه بی مفهوم است :درنگ/ بپایان رسیدن

بی هیچ درخششی زنگار بستن و نیفروختن درکارراز!

زندگی گویی دم بود وبازدمی ! انباشتن عمر بر عمر

 چه کوتاه بود و از آنهمه نفس برای من دیگر

ناچیزی مانده: با اینهمه هر ساعت غنیمتی است

تا به آن خاموشی جاودان یا بهتر از آن

آوردگاه جهانی است تازه و چه نفرت آور بود

آن سه خورشیدگردی که به  انبار و احتکار خویش گذراندم

و این روح خاکستری چه هوسبازانه در طلب است تا

بدنبال حکمت مانند یک اختر فروشونده تا

ورای دورترین مرزهای فهم آدمی فرو رود.



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,


آلفرد تنیسون

 

 

  آلفرد تنیسون  در  سال 1809  متولد شد. پدر آلفرد کشیش بود.  

 آلفرد تنها هشت سال داشت که نوشتن را آغاز کرد و گاهی علاوه بر نوشتن ، به شعر گفتن می پرداخت . لو شعر های سپید زیادی را تا سن 14 سالگی سرود  و سپس در سال 1827 وارد کمبریج شد . اولین مجموعه شعر او با عنوان  "شعر های دو برادر " منتشر شد . در کمبریج او با افرادی نظیر ادوارد فیتزجرالد  ، تکِری و آرتور هنری هالم  آشنا شد . در سال 1829 آلفرد در رقابتی نزدیک با دوست خود تکِری در زمینه شعر برای دریافت جایزه برتری یافت.   در 15 سپتامبر سال 1833  شوک بزرگی باعث به هم ریختن قوای ذهنی آلفرد شد و این شوک ، درگذشت ناگهانی بهترین دوست او  یعنی آرتور هنری هالم بر اثر سکته قلبی بود. در همان سال ادوارد ، برادر آلفرد به تیمار ستانی فرستاده شد و تا زمان مرگش یعنی در سال 1890 در آن جا به سر برد.  بعد از این سال  او شروع به سرودن مجموعه ای  به نام " به یادگار ... ای.اچ.اچ ( آرتور هنری هالم) " کرد . که بدون شک آلفرد بیشترین آثار و اشعار معروفش را در این دوره  به ثمر رساند که این آفرینش منحصر به فرد تا سال 1850 ادامه داشت.

از سال 1842بود که دیگر  آلفرد به عنوان یک شاعر قابل و حاذق  شناخته شده بود. اما متاسفانه خطری که سلامتی آلفرد را تهدید می کرد آن چنان جدی بود که پزشکان را وا داشت تا به مدت دو سال او را از هر گونه فعالیتی ، حتی در زمینه  نوشتن شعر ها  و یا هر گونه مطالعه منع کنند.پس از سپری این مدت و بهبود بیماری و بازگشت سلامتی هنگامی که آلفرد برای بار دیگر شروع به نوشتن کرد  ، شعر بلندی که ادوارد بولور لیتون  سروده بود و در آن شاعران بزرگی نظیر  وردز ورث ، کیتس  و حتی آلفرد تنیسون را مورد تمسخر قرار داد ، باعث بروز مشکلاتی برای او شد. با این حال آلفرد به نوشتن ادامه داد  و شعر بلند ِ سپید  " شاهزاده خانم " را به اتمام رساند. شعری که قسمت هایی از آن بعد ها به عنوان ترانه  و آهنگ خوانده شد.    

  بزرگترین ضربه روحی به آلفرد زمانی بود که در سال 1886 فرزند کوچکش لیونل در دریا بر اثر تب شدید در گذشت .  شعر  "لاکسلی هال شصت سال بعد " حدوداً در همان زمان سروده شد ، بسیار دلخراش و پر سوز و گذار بود ، که مورد تمسخر طرفدارن دیکنز در زمان سلطنت ویکتوریا به دلیل وضعیت بد و وخیم افراد فقیر قرار گرفت. با اینکه این نوع کار در زمره سروده های همیشگی آلفرد نبود اما مقام بارونی او باعث می شد که او خود را موظف به صحبت در این موارد کند.

در همین بین آلفرد چند ماهی در بستر بیماری بود  اما همچنان برای به انجام رساندن آن وظیفه به سختی برای تکمیل آخرین بخش از شعرش برای انتشار تلاش می کرد که سرانجام  دو  هفته بعد از درگذشت او به چاپ رسید آلفرد در 6 اکتبر 1892 با آرامش  در کنار همسر و فرزندانش بر اثر نقرس در گذشت . او بیش از همه ی نویسندگان بزرگ زمان خود زیست اما تنها چند چهره ادبی سر شناس نظیر  توماس هاردی و آرتور کونن دویل در مراسم تدفین وی حضور داشتند. 

به درخواست آلفرد ، شعر  "مرگ"  به عنوان یک  سنگ قبر نوشته ، در انتهای همه ی مجموعه کارهایی که از او چاپ می شود.



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:,


یک شعر از رابرت براوْنينگ

  

1.

 

از من می گریزی؟

هرگز--

معشوق من!

تا زمانی که من منم و تو تویی

تا زمانی که دنیا هر دو ما را در بر دارد

من عاشق توام

و تو افسونگر منی

آنگاه که یکی انکار کند

دیگری باید اصرار کند.



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در شنبه 11 آذر 1391برچسب:,


رابرت براوْنينگ

 

 

رابرت بِراوْنينْگْ، شاعر و فيلسوف انگليسي در هفتم مه 1812م در لندن به دنيا آمد. وي كه قريحه شاعري را از پدر به ارث برده بود، اولين ديوان شعرش را در 12 سالگي عرضه كرد و مورد توجه واقع شد. براونينگ در سال‏هاي بعد منظومه‏هاي ديگري را منتشر كرد كه اثر معروف او به نام انگشتري و كتاب در چهار جلد، به عنوان شاه‏كار ادبيات انگليس در قرن نوزدهم، باعث شهرت و محبوبيت او گرديد. اشعار براونينگ، بسيار تدريجي شناخته شد. موضوعات دشوار و مبهم كه تلاش ذهني خواننده را ايجاب مي‏كرد و استادي در فنون كلام و محاوره‏هاي نمايشي آن، مردم را ملول مي‏ساخت، اما شاهکار‏هاي او به سادگي و صراحت نزديك‏تر است. با آنكه فلسفه، پيشه براونينگ نبود، با اين حال، وي شاعري فيلسوف مآب بود. او جهان را داراي معني و مقصودي مي‏دانست كه خوردن و آشاميدن وي نيز، در جستجوي آن بود. براونينگ در بسياري از اشعار خود در پي يافتن همين معني است. زبان گفتار براونينگ، گاهي هم‏چون متفكران  مبهم‏نويس، پر از  پيچيدگي است، به همين دليل او را سلطان پیچیده گویان   گفته‏اند. چكيده افكار او را مي‏توان در عقيده به ضرورت وجود كليسايى برتر از همه كليساها و ديني شامل همه اديان دانست.   

 رابرت براونينگ در 17نوامبر 1889م به علت ابتلا به بيماري ذات‏الريّه در 77 سالگي درگذشت.

 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در شنبه 11 آذر 1391برچسب:,


چهار شعر از جان میلتون

   چهار شعر از جان میلتون

( بخش یک و دو هردو قسمت هایی از یک شعر هستند )

 

1.

ای زمان حسود، تا مسابقه‌ات پایان نیافته، پرواز کن 
ساعت تنبل و قدم سربی را به خدمت فراخوان 
‏که باگام‌های پرشتاب و سنگین پیش می‌تازد 
‏و با آنچه ترحم تو می‌بلعد، خودت را سیر کن 
‏که جز کذب و بیهودگی چیزی نیست 

2.
‏ ‏وقتی که هر چیز خالصانه خوب و به طور کامل الهی باشد 
‏با درستی و صلح و آرامش، تابش عشق بر تخت والا پرتو
‏خواهد افکند؛ 
‏و قوه‌ی رویت را مسرور خواهد ساخت 
‏وقتی که روح بهشتی هدایت یافته صعود می‌کند 
‏آنگاه تمام مظاهردنیای خاکی از جوش‌وخروش می‌افتد 
و ما در جامه‌ی ستارگان، برای همیشه مستقر می‌شویم 
‏و بر مرگ و بر شانس و بر تو ای زمان چیره خواهیم شد.

3.

ذهن جايگاه خويش را دارد

 و در درون خويش مي‌تواند

«بهشتي از جهنم»

 يا

«جهنمي از بهشت» را به وجود آورد.

 

4.

 

خرد و فرزانگی،در دانستن کامل نکات مبهم و ظریفی

 

که در دور دست حضور دارد نیست.

 

بلکه در چیزی است که در مقابلمان،در زندگی روزمره وجود دارد.

 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در جمعه 10 آذر 1391برچسب:,


جان میلتون

 

جان ميلتون درسال 1608 درلندن بدنيا آمد و درسال 1674 درآنجا درگذشت

ميلتون را نخستين شاعر جمهوري خواه بريتانيا در 350 سال پيش ميدانند و زمانيكه اودرسن 44 سالگي قدرت بينايي خودراازدست داد، كليسا و روحانيون مسيحي ، آن واقعه رادليل جزا و عقوبت الهي براي كساني دانستند كه عليه شيخ و شاه روشنگري ميكنند. درنظرخواننده ،عجيب است كه جنبش جمهوريخواهي يك كشورغربي در 350 سال پيش داراي شاعر مبارز خودباشد. پيرامون او درتاريخ ادبيات ،آمده كه ميلتون ازموضع ضد فئودالي، ضد كليسايي و ضدسلطنتي و به هواداري از جمهوريخواهي بورژوازي ، انقلاب و جنبش جديد را آن زمان به آواز كشيد.اونه تنها يكي ازمهمترين شاعران انگليس ، بلكه قبل از جان لاك ، يكي از بنيادگزاران ليبراليسم عصر جديد بود. نبوغ اورا درحد دانته و شكسپير ميدانند. تازمان پيش ازاو، غالب شاعران غرب دم خور دربار سلطنتي بوده و مديحه سرايي ميكردند. اوشاعر جمهوريخواهي است كه دين و دولت و اخلاق حاكم را به زير سئوال برد. ميلتون در 20 سال آخر عمر درنابينايي كامل بسر برد ، با اين وجود او خالق آثار فناناپذيري مانند : بهشت گمشده و بهشت بازيافته ، است. اودركنار شكسپيريكي ازمشهورترين نويسندگان انگليسي است . توانايي ادبي اورا در وضعيت كوري ،با هومر مقايسه ميكنند. امروزه ميدانيم كه غيرازهومر، نيچه و ميلتون، بورخس و جويس نيز درمقطعي اززندگي خود كور ونابينا شدند
ميلتون كتاب سوزي دربار و كليسا را با آدم كشي يكي دانست.    
 میلتون  مي گفت كه اگر ما جنگ و مبارزه سياسي را ببازيم ، درمبارزه فرهنگي بايد پيروز شويم ، اگر پاهايمان را به زنجير بكشانند، از دستهايمان بايد استفاده كنيم . منقدين ادبي مذهبي، دانته را شاعر كاتوليك ها و ميلتون را شاعر پروتستان ها ناميدند. رمانتيكهاي ادبي سالها تحت تاثير اين شاعرانقلابي جمهوريخواه بودند. نخستين بار، ولتر موجب مشهوريت ميلتون درساير كشورهاي اروپايي شد. او درجواني به مطالعه اشعار هومر و ورژيل پرداخته و سالها تحت تاثير اشعار چوپاني و گله داران تئوكريت در دوره يونان باستان بود.اوكوشيد به تقليد از تراژديهاي يونان باستان و نمايشنامه هاي تراژديك شكسپير، آثاري والاتر از مكبث بيافريند.پدرش غيراز شغل وكالت، سالها صراف نيزبود.   مرگ دوستان، خويشان ، و هم رزمان ، تاثير غم انگيزي روي اشعار مرثيه اي اوبجا گذاشت : از جمله مرگ مادر جان ، مرگ يك همكلاسي عزيز، مرگ پسر ، و اعدام چند تن از هم سنگران اجتماعي هم عصر او . ميلتون درسال 1949 مدتي منشي وزارت امورخارجه در دولت جمهوري خواه كرومول بود و از حكم مجلس براي اعدام پادشاه دفاع كرد و سرانجام درسال 1659 مخفي گرديد  دراشعار میلتون احساس گرايي بر عقلگرايي تقدم دارد.  

 اشعار اواغلب حاوي افكار فلسفي و سياسي است. ميلتون كوشيد باكمك : اسطوره هاي كهن، علم نجوم سده هاي ميانه، و دستاوردهاي دانش جديد زمان خود ، درك نويني ازجهان در عصر خود بيابد. درنظر مذهبيون ، موضوع اصلي آثار ميلتون ، مبارزه نيروهاي آسماني با نيروهاي زميني و جهنمي است . مشهوريت او امروزه شايد بدليل افكار جمهوريخواهي و فعاليت هاي اجتمايي اش باشد تا زيباشناسي ادبي آثار اش
ازجمله آثار او : بهشت گمشده (منظومه ای که وقتی نابینا شد سرود )، مقالات جدلي ، ترانه ها ، نمايشنامه هاي ماسكي ، بهشت بازيافته ، شعربلند نمايشي ( سامسون مبارز ) ،درباره تربيت ، عارف ، حكومت شاه و درباريان ، دفاع از خلق ، دفاع از خود ، صبحگاه  ، مرثيه اي براي دوست ،  ، ادعاي طلبكاري حاكيت شاهان ،  تاريخ انگليس هستند.   . 
  در جهان بيني او مكانهاي گوناگوني مانند : زمين ، آسمان ، دوزخ ، بهشت ، و هرج و مرج جهاني كائنات ، قرار دارند . او به رد تئوري تشكيل جهان از “هيچ و پوچ “پرداخت .



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در جمعه 10 آذر 1391برچسب:,


چهار شعر از شکسپیر

چهار  شعر از شکسپیر :

 1.                                                                                               

 

پس از مرگم در سوگ من منشین

 

آن هنگام که بانگ ناخوشایند ناقوس مرگ را می شنوی

 

که به دنیا اعلام می کند: من رها گشته ام ؛

 

ازاین دنیای پست , از این مأمن پست ترین کرم ها

 

وحتی وقتی این شعر را نیز می خوانی, به خاطر نیاور

 

دستی که آنرا نوشت, چرا که آنقدر تو را دوست دارم

 

که می خواهم در افکار زیبایت فراموش شوم

 

مبادا که فکر کردن به من تو را اندوهگین سازد


حتی اسم من مسکین را هم به خاطر نیاور

آن هنگام که با خاک گور یکی شده ام

 

هر چند از تو بخواهم این شعر را نگاه کنی

 

بلکه بگذار عشق تو به من , با زندگی من به زوال بنشیند

 

مبادا که روزگار کج اندیش متوجه عزاداری تو شود

 

و از اینکه من رفته ام (از جدایی دو عاشق) خوشحال شود.

 
2.

 شکوه ِ دنیا همچون دایره ای بر روی آب است
که هر زمان بر پهنای خود می افزاید
و در منتهای بزرگی هیچ می شود

 

3.  

 

هر زمان كه از جور ِ روزگار


و رسوايي ِ ميان ِ مردمان


در گوشه ي تنهايي بر بينوايي ِ خود اشك مي ريزم،


و گوش ِ ناشنواي آسمان را با فريادهاي بي حاصل ِ خويش مي آزارم،

و بر خود مي نگرم و بر بخت ِ بد ِ خويش نفرين مي فرستم،


و آرزو مي كنم كه اي كاش چون آن ديگري بودم،


كه دلش از من اميدوارتر


و قامتش موزون تر


و دوستانش بيشتر است.

و اي كاش هنر ِ اين يك


و شكوه و شوكت ِ آن ديگري از آن ِ من بود،

و در اين اوصاف چنان خود را محروم مي بينم


كه حتي از آنچه بيشترين نصيب را برده ام


كمترين خرسندي احساس نمي كنم.

اما در همين حال كه خود را چنين خوار و حقير مي بينم

از بخت ِ نيك، حالي به ياد ِ تو مي افتم،

و آنگاه روح ِ من


همچون چكاوك ِ سحر خيز


بامدادان از خاك ِ تيره اوج گرفته


و بر دروازه ي بهشت سرود مي خواند

و با ياد ِ عشق ِ تو


چنان دولتي به من دست مي دهد


كه شأن ِ سلطاني به چشمم خوار مي آيد


و از سوداي مقام ِ خود با پادشاهان، عار دارم.

 

4.

 وقتی چهل زمستان پیشانی تو را از همه طرف احاطه و محاصره کرد

و در کشتزار جمال تو چین و شیارهای عمیق حفر نمود

زمانی که این پوشش جوانی غرور آمیز را

به صورت لباس ژنده و کم ارزش درآورد

اگر از تو پرسیدند

آن همه زیبایی تو کجا شدند

آن همه خزانه با ارزش روزهای نشاط و جوانی کجا رفتند

اگر بگویی در گودی چشمان فرو رفته ام

گم شده اند

شرمساری بی فایده است

چقدر سرمایه گذاری زیبایی

اگر میتوانستی جواب دهی

این طفل زیبای من حساب مرا صاف

و جوابگو عذرخواه پیری من است

زیباییش ثابت کننده زیبایی توست

که آنرا به ارث برده است 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,


ویلیام شکسپیر

 شکسپیر

 

ویليام شكسپير شاعر و نمايش نامه نويس درخشان انگليس و جهان ، در آوريل 1564 در استراتفورد به دنيا آمد
پدرش از صاحب منصبان ديواني بود كه ظاهرا بعدها دچار مشكلات مالي شد
در دوران ملکه الیزابت ، تاتر رونق بسیاری داشت و کمپانی های متعدد تاتر فعال بودند
شکسپیر هنرپیشه ، نمایشنامه نویس و سهامدار اصلی کمپانی "مردان لرد چمبرلین" بود
این گروه نمایشی در سال 1599 معروف ترین سالن تاتر دوران یعنی گلوب( Globe )کره را بنیان نهاداما فعالیت های ادبی شکسپیر به نمایشنامه نویسی محدود نمی شد
به سال 1593 منظومه اساطیری عاشقانه "ونوس و آدونیس Venus and Adonis" و سال بعد اثر بزرگ تر " تاراج لوکریس The Rape of Lucrese" را به حامی خود اشراف زاده ساوث همپتون اهدا کرد
در سال 1598 محقق انگلیسی ، فرانسیس میرز "Meres" در کتاب خود گنجینه ذوق ، شكسپير را با ادیبان بزرگ سبک رم قیاس می کند و او را سر آمد نویسندگان کمدی و تراژدی می داند
قدر مسلم این که تا سال 1600 ، شكسپير کمدی های خود ، دو نجیب زاده ورونا ، رویای شب نیمه تابستان ، تاجر و نیزی ، کمدی اشتباهات ، و تلاش بییهوده عشق را نوشته بود
در این دوران او نگارش نمایشنامه های تاریخی خود ریچارد سوم ، هنری چهارم و شاه جان را نیز به پایان برد
 در آغاز قرن بعد شكسپير رمانتیک - کمدی های خود هر طور که بخواهید ، هیاهوی بسیاری برای هیچ ، و شب دوازدهم را آفرید
دهه بعد را به آفرینش تراژدی های بزرگش هملت ، مکبث ، اتللو ، شاه لیر و آنتونی و کلوپاترا پرداخت .
  برخي از زيباترين سروده هاي شكسپير در متن نمايشنامه هاي او آمده است

ترانه بامدادي Aubade ، آواز شباني Pastoral ، عاشقانه ها و ترانه ها ، و چكامه هاي روايي از زبان خنياگران سرگردان
اين ترانه ها وجوه مختلف نبوغ شكسپير را آشكار مي كند ، هم چون قريحه شاعرانه او ، طنز و شوخ طبعي اش ، و حساسيت خارق العاده اش به ديدني ها و شنيدني ها زندگي در انگلستان.
وقتي شكسپير در سال 1616 در گذشت ، مجموعه نمايشنامه هاي او منتشر نشده بود
تنها بعضي آثار او در نسخه هاي جدا گانه به نام "كوارتو Quatrain" 
و بدون ويرايش خود او چاپ شده بود
در سال 1623 كليات نمايشنامه اي او به نام "نخستين فوليو First Folio" منتشر شد
در اين كتاب نامه اي خطاب به همه خوانندگان هست 
كه در آن توصيه مي شود شكسپير را بارها و بارها بخوانيم ، 
و اگر او را نپسنديم بدان معناست كه دركش نمي كنيم
در اين مجموعه ، سند مهم ديگري هم آمده 
و آن قطعه شعري است از "بن جانسن Ben Jonson" 
سراينده ، اديب ، نمايشنامه نويس و رقيب سر سخت شكسپير كه در آن 
وليام شكسپير را از همه شعراي انگلستان و حتي اروپا برتر مي شمارد
اين شعر با مطلبي آغاز مي شود كه امروز همگان مي پذيرند
سر فراز باش ، اي بريتانياي من ، 
تو سراينده اي را به جهان بخشيده اي 
كه صحنه هاي اروپا سراسر به او مديون اند

او نه تنها شاعر زمانه 
كه شاعر همه زمان ها بود! ( بن جانسن )

 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,


شعر نیمایی _ شعر آزاد یا ( سپید )

 

                                         شعر نیمایی

شعر نیمایی سبکی از شعر معاصر فارسی است که نخستین نمونه شعر نو در ادبیات فارسی بوده و برآمده از نظریه ادبی  نیمایوشیج  شاعر معاصر ایرانی است. تحولی که نیما انجام داد در دو حوزه فرم و محتوای شعر کلاسیک فارسی بود.

نیما  با انتشار شعر  افسانه   مانیفست شعر نو را مطرح کرد که تفاوت بزرگ محتوایی با شعر سنتی ایران داشت .

در شعر نیمایی قید تساوی برداشته شده و دست شاعر در سرودن شعر باز است . در این  گونه شعر مصراع جایی تمام می شود که کلام خاتمه یابد  مثلا اگر شعری در وزن رمل مخبون یعنی رکن فعلاتن باشد به اقتضای معنی ممکن است مصراعی دو فعلاتن داشته باشد و مصراع های دیگر سه یه حتی چهار فعلاتن .

شاعران برجسته : نیما یوشیج  . سهراب سپهری . احمد شاملو .فروغ فرخ زاد .

فریدون مشیری . حمید مصدق .

 

                                                شعر سپید یا شعر آزاد

 

شکل شاملوئی که بدان شعر سپید گویند. این نوع از شعر وزن و آهنگ دارد منتها عروضی نیست و قافیه در آن جای ثابتی ندارد. اغلب شعرهای احمد شاملو چنین است .

شاعران برجسته : شاملو . فروغ فرخ زاد . سید علی صالحی



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در پنج شنبه 9 آذر 1391برچسب:,


چهارپاره _ بحر طویل

 

                                               چهار پاره 

 

 " چهارپاره" از قالب های جدیدی است که همزمان با رواج شعر نو بوجود آمده است


"
چهارپاره" مجموعه ای از دو بیتی هایی است که در کل یک شعر را می سازند.

دو بیتی های تشکیل دهنده چهارپاره از لحاظ قافیه با هم تفاوت دارند.

 شاعران برجسته : نادر نادر پور (معاصر) 

 

                                      بحر طویل            

                                                                       

 بحر طویل نوعی  شعر یا نثر موزون  در ادبیات فارسی  است. قالب بحر طویل بیشتر برای بیان سخنان  طنز یا هزل کاربرد دارد. اما برخی شعرهای جدی‌تر مانند  مرثیه ها و مُناظره‌ها نیز با قالب بحرطویل نوشته شده‌اند  . 

بحر طویل قالبی شعری است که در آن برخلاف سایر قالب‌های شعر سنتی فارسی،  مصراع های مساوی و  بیت  وجود ندارد. در عوض، بحر طویل از یک یا چند قسمت با نام بند تشکیل می‌شود که در هر بند یکی از افاعیل معین عروضی به تعداد دلخواه تکرار می‌شود. هر بند به بخشهای هماهنگ که گاه مسجّع و هم قافیه هستند تقسیم شده‌است. معمولا پایان بندها را قافیه و ردیفی که در پایان همه بندها تکرار می‌شود مشخص می‌کند.

سرودن بحر طویل از دوره  صفویه به بعد مرسوم شده‌است.  

شاعران برجسته : سید نصیرالدین مرعشی  . ابوالقاسم حالت

 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:,


قطعه _ مسمط

 

 

                                                 قطعه

 

 

 قطعه" شعری است که معمولاً مصراع های اولین بیت آن هم قافیه نیستند ولی مصراع

 

دوم تمام ادبیات آن هم قافیه اند. طول قطعه دو بیت یا بیشتر است.



......................
الف///////// ...................... ب


......................
ج ////////// ...................... ب


......................
د ////////// ...................... ب



قطعه را بیشتر در بیان مطالب اخلاقی و تعلیمی و مناظره و نامه نگاری بکار

 

 می برند.


قدیمی ترین قطعه ها مربوط به ابن یمین است و از بین شاعران معاصر پروین

 

 اعتصامی نیز بیشتر اشعارش را در قالب قطعه سروده است.


پروین اعتصامی مناظره های زیادی در قالب قطعه دارد از قبیل

 

مناظره نخ و سوزن، سیر و پیاز و ......


علت اسم گذاری قطعه این است که شعری با قالب قطعه مانند آن است که از وسط یک

 

قصیده برداشته شده باشد و در واقع قطعه ای از یک قصیده است.


شاعران برجسته : ابن یمین . رودکی . انوری . و معاصرین : پروین اعتصامی 

 


                                             مسمط

 

  نوعی  از قصیده  یا اشعاری  که شاعر بنای آن را بر چند مصراع هم‌قافیه  قرار می دهد  و مصراع آخر را بر   قافیه‌ای دیگر قرار می دهد .  هر بخش از مسمط را یک رشته می‌گویند.  قافیه ی  رشته‌ها متفاوت است و در هر   رشته تمام مصراع ها جز مصراع آخر هم‌قافیه است. در مسمط، مصراع آخر هر رشته را بند می‌گویند. بندها    هم‌قافیه و حلقهٔ اتصال همهٔ رشته‌ها به یکدیگر است..

 

مجموعه جدید مصراع هم قافیه (بند مسمط)

و یک مصراع که قافیه آن مستقل است. (رشته مسمط یا مصراع تسمیط)

و این شکل چند بار با قافیه های متفاوت تکرار می شود.

شاعران برجسته : منوچهری . 

 

 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

نوشته شده توسط میلاد در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,


ترجیع بند _ ترکیب بند

   

 

 ترجیع بند

ترجیع بند از چند قطعه شعر تشکیل شده است که هر کدام از این قطعه شعرها دارای قافیه و وزن یکسان هستند و در آخر هر رشته شعر یک بیت یکسان با قافیه ای جداگانه تکرار می شود
به زبان ساده تر : از غزل‌های چند بیتی که هم وزن هستند تشکیل شده و برای اتصال این غزل‌ها به یکدیگر از یک بیت تکراری استفاده می‌نماید.

به این بیت تکراری : بند ترجیع یا بند برگردان  می گویند .

به هر یک از غزل ها هم خانه یا رشته  می گویند .
شاعران برجسته : سعدی . هاتف . فرخی 

 

 

                                                    ترکیب بند

 

 ترکیب بند از لحاظ ساختار شعری مانند "ترجیع بند" است و تنها تفاوت آن این است که بیت تکرار شده در       بین  قطعه های شعر یکسان نیستند.

در واقع ترکیب بند مجموع چند غزل یا قصیده است که همه بر یک وزن هستند و هر کدام قافیه مخصوص خود را دارند که بیت های متفاوتی عامل اتصال غزل ها با یکدیگر است .

یکی از  زیباترین  ترکیب بند های ادبیات پارسی ،  ترکیب  بند بسیار زیبا و بسیار معروف  وحشی بافقی ( شرح پریشانی ) است  .

شاعران برجسته  : محتشم کاشانی . جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی . وحشی بافقی

ترکیب بند زیبای وحشی بافقی ( شرح پریشانی در ادامه مطلب ) :

 

 



:: موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
:: برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه ی مطلب

نوشته شده توسط میلاد در سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:,


:: چهار شعر از آنتوان سنت اگزوپری
:: آنتوان دو سنت‌اگزوپری
:: شعری از تئوفیل گوتیه
:: تئوفیل گوتیه
:: شعری از آلفونس دو لامارتین
:: آلفونس دو لامارتین
:: دو شعر از آلفرد دو موسه
:: آلفرد دو موسه
:: شعری از ویکتور هوگو
:: ویکتور هوگو
:: شعری از هاینرش هاینه
:: هاينريش هاينه
:: شعری از نیچه
:: نیچه
:: پنج شعر از مارگوت بیکل
:: مارگوت بیکل
:: دوشعر از برتولت برشت
:: برتولت برشت
:: چهار شعر از هرمان هسه
:: هرمان هسه

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد




به وبلاگ من خوش آمدید

:: :: قالب وبلاگ
:: قالب
:: صفاکده ( شعر )
:: شعر و متن کردی
:: الهه ی الهام ( انجمن ادبی )
:: کلک خیال
:: لغت نامه فارسی
:: چهار پاره و غزل
:: پرواز بر بلندای آسمان عشق خدایی
:: خواب ستاره
:: عاشقانه ها
:: کوچه های بی بهار
:: دفتر شعر جوان
:: ردیاب ماشین
:: جلوپنجره اریو
:: اریو زوتی z300
:: ازدواج موقت
:: جلو پنجره ایکس 60
:: امن ترین درگاه پرداخت اینترنتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مشاعره و آدرس milad59.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا



:: <-ArchiveTitle->

صفحه نخست | ایمیل ما | آرشیو مطالب | لینك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By blogfa.com Copyright © 2009 by milad59
Design By : wWw.payamblog.com